مخفف عبارت organic light-emitting diode و به معنی «دیود ارگانیک گسیل دهندهی نور» است. از لحاظ فنی، نمایشگرهای اولد از لایهای از مواد ارگانیک که بین دو الکترود قرار گرفته است، تشکیل میشوند. اما آنچه یک مصرف کنندهی معمولی کافی است بداند، این است که در نمایشگرهای OLED بر خلاف LCD هر پیکسل خودش نور خود را تأمین میکند.
در نمایشگرهای LCD نور صفحه در پسزمینه تولید میشود و با عبور از کریستالهای مایع و سپس فیلتر رنگی، رنگهای متفاوت به خود میگیرد. حال اگر منبع این نور پسزمینه لامپهای LED باشند، تولیدکنندگان روی آن نمایشگر یا تلویزیونِ LCD، نام گمراه کنندهی LED را میگذارند.
ساخت نمایشگر OLED در ابعاد تلویزیون کار بسیار سختی است. تا همین چند سال پیش نمایشگرهای OLED تنها محدود به صفحات ۴ اینچی تلفنهای هوشمند میشدند؛ تا اینکه در سال ۲۰۱۲ سامسونگ از اولین تلویزیون OLED اولد رونمایی و الجی در سال ۲۰۱۳ نسل اول تلویزیون OLED اولدخود را در ابعاد ۵۵ اینچ روانهی بازار کرد.
از آن زمان تا به امروز تلویزیونهای اولد راه درازی پیمودهاند و قیمت آنها چندین برابر کاهش یافته است. در این سالها الجی تقریبا تنها بازیگر عرصهی اولد بود تا اینکه در نمایشگاه CES 2017 سونی و پاناسونیک با معرفی تلویزیون OLED اولد خود نشان دادند که قصد دارند به صورت جدی وارد بازار این تلویزیونها شوند و بر انحصار چند سالهی الجی بر آن پایان دهند.
ضخامت و وزن
از آنجایی که OLED-ها (LED-های ارگانیک) نور رنگی را مستقیما تابش میدهند و نیازی به نور زمینه و قطعات نوری اضافه ندارند، میتوان آنها را در ضخامتهای بسیار کم (ضخامت ۵ میلی متری در مدلهای ۶۵ اینچی) تولید کرد. با پیشرفت و تکامل روزافزون فناوری ساخت پنلهای اولد، به نظر میرسد کاهش ضخامت تلویزیون OLED اولد پایانی نداشته باشد؛ تا جایی که LG تلویزیون Wallpaper (کاغذدیواری) خود را با ضخامت تنها ۱ میلیمتر به بازار عرضه کرد.
تلویزیونهای OLED همچنین وزن بسیار کمتری نسبت به رقبای LCD خود دارند. برای مثال در مدلهای مشابه، تلویزیونهای OLED ال جی ۵۲ درصد از رقیب بالاردهی سامسونگی خود سبکتر هستند.
نتیجه: مزیت برای تلویزیون OLED اولد
مصرف انرژی
مصرف انرژی تلویزیونهای LCD و OLED تقریبا با هم برابر است؛ اما تفاوت ماهیتی مهمی در نحوهی مصرف انرژی این دو تکنولوژی وجود دارد. مصرف انرژی تلویزیونهای LCD ثابت است و ربطی به تاریکی یا روشنی محتوای پخششده توسط آنها ندارد. دلیل این موضوع هم این است که نور پسزمینه در تلویزیونهای LCD همواره با بالاترین شدت ممکن در حال تابش است، حتی اگر تمامی صفحه سیاه باشد. تنها راه کاهش دادن مصرف انرژی در تلویزیونهای LCD پایین آوردن میزان روشنایی کلی تلویزیون یا Brightness آن است.
در طرف دیگر اما، از آنجایی که تلویزیون OLED اولد هنگام نمایش رنگ سیاه، پیکسل مورد نظر را کاملا خاموش میکند، هنگام پخش محتوایی که نصف آن رنگ سیاه دارد، عملا نیمی از تلویزیون خاموش است. با توجه به همین نکته، مصرف انرژی در تلویزیون OLED اولد مقدار ثابتی ندارد و با توجه به محتوای پخششده تغییر میکند.
اشاره به این نکته نیز ضروری است که در تلویزیونهای LCD بالاردهی بازار از تکنیکی با نام Local Dimming (تاریکی موضعی) استفاده میشود که به بهینه شدن مصرف انرژی و افزایش نسبت کنتراست کمک میکند.
در LCD-هایی که از Local Dimming استفاده میکنند، به جای استفاده از یک لامپ LED یکپارچه برای تامین نور پسزمینه، از چندین منبع نور LED مجزا استفاده میشود که میتوانند به صورت مستقل روشن و خاموش شوند.
نتیجه: مصرف تقریبا یکسان با دیگر تلویزیونهای رایج (بستگی به نوع محتوا دارد)
روشنایی و کنتراست
روشنایی نمایشگرها با واحد شمع بر متر مربع - که به نیت (nit) مشهور است - اندازهگیری میشود. نسبت کنتراست (Contrast Ratio) نیز برابر است با نسبت کمترین و بیشترین روشنایی که یک نمایشگر قادر است تولید کند. تلویزیون OLED اولد در تاریکترین حالتِ ممکن، روشنایی ۰ نیت تولید میکنند که منجر به نسبت کنتراست بینهایت میشود. برای مقایسه، بهترین تلویزیونهای LCD بازار همچنان هنگام نمایش رنگ سیاه ۰.۱ نیت روشنایی دارند که باعث میشود کنتراستی در حدود ۱:۴۰۰۰ (بخوانید ۱ به ۴ هزار) داشته باشند.
نتیجهی ملموس این اعداد و ارقام این است که تلویزیون OLED اولد شما رنگ سیاهِ تیرهتری را به نمایش میگذارد، بهطوریکه وقتی تصویر سیاهی در صفحه به نمایش دربیاید، نمایشگر از قاب سیاه پیرامون تلویزیون قابل تشخیص نیست و تمام بدنه یکپارچه به نظر میرسد.
در LCD-ها اما همواره نور زمینه وجود دارد و نمایشگر هیچگاه نمیتواند کاملا جلوی آن را بگیرد و سیاه واقعی را نمایش دهد. این موضوع هنگامی که تلویزیون تصاویر و ویدئوهای روشن را نشان میدهد، قابل توجه نیست؛ اما هنگام نمایش تصاویر تیره، زمینهی خاکستری به جای سیاه کاملا قابل تشخیص است.
در تصویر زیر، تفاوت نمایش رنگ سیاه در تاریکی را بهخوبی میتوان مشاهده کرد. نکتهی جالب اینجا است که تلویزیون LCD تصویر زیر، یک تلویزیون بالارده است که از قابلیت تاریکی موضعی بهره میبرد. در صورت استفاده از یک LCD معمولی، تفاوت از این هم بیشتر به چشم میآمد.
(تصویر سمت راست مربوط به یک تلویزیون LCD با قابلیت Local Dimming و تصویر سمت چپ مربوط به یک تلویزیون OLED است.)
اما در طرف دیگر طیف روشنایی، یعنی در روشنترین حالت ممکن، تلویزیونهای OLED رقابت را به تلویزیونهای LCD واگذار میکنند. تلویزیونهای OLED الجی در روشنترین حالت ممکن ۷۰۰ تا ۸۰۰ نیت روشن میشوند. این در حالی است که روشنایی تلویزیونهای LCD در بازهی ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ نیت هم قرار میگیرد. اگر قصد دارید از تلویزیون OLED اولد خود در مکانی استفاده کنید که در اکثر مواقع در معرض تابش مستقیم نور قوی قرار دارد، شاید تلویزیون OLED با تمام مزایایی که دارد انتخاب مناسبی برای شما نباشد. در شرایط نور محیطی کم و متوسط اما، روشنایی تلویزیونهای OLED کافی است و مشکلی برای شما ایجاد نخواهد کرد.
نتیجه:
کنتراست: بزرگترین مزیت تلویزیونهای OLED
روشنایی: از جمله مهمترین نقاط ضعف تلویزیونهای OLED
4K و HDR قابلیتهای مختص تلویزیونهای OLED نیستند و آنها را در تلویزیونهای LCD بالاردهی بازار نیز میتوان یافت؛ اما از آنجایی که تمامی تلویزیونهای OLED معرفیشده طی یک سال گذشته 4K و HDR هستند، این دو ویژگی را جزو مزایای تلویزیونهای OLED بر خواهیم شمرد.
4K اصطلاحی مربوط به رزولوشن یا تعداد پیکسلهای نمایشگر است.
نمایشگرهای اچدی (HD) رزولوشنی برابر با ۱۲۸۰ در ۷۲۰ پیکسل دارند که برابر با یک میلیون پیکسل یا یک مگاپیکسل است. رزولوشن تلویزیونهای فول اچدی (Full HD) برابر با ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ است و در نتیجه دو میلیون پیکسل یا ۲ مگاپیکسل را در خود جای میدهند.
4K اما یک جهش خیرهکننده نسبت به دو استاندارد پیشین است.
رزولوشن 4K یا اولترا اچدی (Ultra HD) برابر با ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ پیکسل است. این یعنی نمایشگرهای 4K با داشتن ۸ میلیون پیکسل، رزولوشنی ۴ برابر بیشتر از نمایشگرهای فول اچدی ارائه میدهند. در تصویر زیر تفاوت رزولوشنهای اچدی، فول اچدی و 4K را بهخوبی میتوان مشاهده کرد.
با کاهش قیمت تلویزیونهای 4K و متداول شدن روزافزون محتوای مناسب برای آنها، خرید این تلویزیونها دیگر صرفا آیندهنگری محض محسوب نمیشود؛ چرا که همین حالا هم میتوانید از مزایای رزولوشن اولترا اچدی لذت ببرید. برای مثال، کنسولهای جدید سونی و مایکروسافت هر دو از این رزولوشن پشتیبانی میکنند.
با پلی استیشن ۴ پرو میتوانید از انجام بازی در رزولوشن 4K لذت ببرید و ایکس باکس وان اس نیز تنها کنسولی است که فیلمهای بلوری 4K اولترا اچدی را میتوان از طریق آن تماشا کرد. (در حقیقت، در حال حاضر ایکس باکس وان اس ارزانترین پخشکنندهی بلوری 4K نیز محسوب میشود.)
نتیجه: مزیت بزرگ برای همهی تلویزیونهای بهرهمند، از جمله OLED
HDR
HDR یا «طیف دینامیک بالا»، با در اختیار گذاشتن نسبت کنتراست بیشتر و طیف رنگهای گستردهتر نسبت به استاندارد قدیمی (SDR)، سطح جدیدی از واقعیت و جزئیات را به تلویزیونها میآورد. استفاده از تکنولوژی HDR در تلویزیونهای LCD به افزایش نسبت کنتراست آنها کمک بسزایی میکند، اما از آنجایی که تلویزیونهای OLED از قبل نسبت کنتراست بینهایت دارند، تأثیر افزایش تعداد رنگها در آنها بسیار قابل توجهتر است.
همانطور که در قسمت قبل توضیح دادیم، تاثیر تفاوتی را که HDR ایجاد میکند، از طریق بستر غیر HDR نمیتوان به نمایش گذاشت. اما برای درک بهتر این تفاوت میتوان از مثال طیفهای رنگی محدودتر استفاده کرد. در ادامه دو تصویر با طیف رنگی متفاوت را مشاهده میکنید. تصویر اول عمق رنگی برابر با ۴ بیت دارد و عمق رنگ در تصویر دوم برابر با ۸ بیت است.
همانطور که مشاهده میکنید، افزایش عمق رنگ به تنهایی باعث پدیدار شدن سطح جدیدی از جزئیات در تصویر شده است. دقت به این نکته ضروری است که رزولوشن و دیگر مشخصات هر دو عکس کاملا یکسان است و تنها عاملی که باعث تفاوت این دو عکس شده، عمق رنگ آنها است.
نمایشگری که همین حالا در حال استفاده از آن هستید به احتمال زیاد تنها توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ را دارد و بنابراین شما قادر نخواهید بود تفاوت تصویری با عمق رنگ ۱۰ یا ۱۲ بیت (که اطلاعات ۱ تا ۴ میلیارد رنگ را در خود جای داده است) را از طریق آن متوجه شوید.
اما با مقایسهی همین دو عکس، تصور کنید اگر تصویر سومی هم وجود داشت و طیف رنگها در آن نسبت به تصویر دوم افزایش مییافت، سطح جزئیات قابل رؤیت تا چه میزان بهبود پیدا میکرد. برای همین است که بسیاری عقیده دارند HDR، تأثیری بسیار ملموستر و قابل توجهتر نسبت به 4K در تجربهی نهایی یک مصرفکنندهی معمولی میگذارد.
در حال حاضر دو استاندارد HDR 10 و Dolby Vision برای HDR وجود دارند. تفاوت عمدهی این دو استاندارد در این است که استاندارد HDR 10 از عمق رنگ ۱۰ بیتی پشتیبانی میکند و استانداردی باز و رایگان است، اما در سوی دیگر استاندارد دالبی ویژن از عمق رنگ ۱۲ بیتی پشتیبانی میکند و استانداردی تجاری است.
اما آنچه برای کاربر عادی مهم است، نتیجهی نهایی است. خبر خوب این است که به عنوان مصرف کننده، مجبور نیستید از بین این دو استاندارد یکی را انتخاب کنید. هر دو استاندارد میتوانند به صورت همزمان و مسالمت آمیز در یک دستگاه به کار گرفته شوند؛ که در اکثر موارد نیز چنین است.
از لحاظ محتوای موجود نیز بار دیگر جدیدترین کنسولهای سونی و مایکروسافت به یاری شما خواهند آمد. هم PS4 Pro و هم Xbox One S از بازیهای HDR پشتیبانی میکنند و علاوه بر آن، کنسول مایکروسافت توانایی نمایش بلوریهای HDR را نیز دارد. برای مثال همین حالا میتوانید بازیهایی مثل The Last of Us و 4 Uncharted را روی کنسول سونی، و Gears of War 4 و Forza Horizon 3 را روی کنسول مایکروسافت با پشتیبانی از HDR بازی کنید و از سطح جدید جزئیات به نمایش درآمده شگفت زده شوید.
از طرف دیگر، انجمن بلوری نیز که تا پیش از این تنها از استاندارد HDR10 پشتیبانی میکرد، قصد دارد پشتیبانی از استاندارد دالبی ویژن را نیز به دیسکهای خود اضافه کند. کمپانیهای بزرگ فیلم سازی هالیوودی از جمله لایونز گیت، یونیورسال پیکچرز و وارنر برادرز نیز با حمایت از تصمیم انجمن بلوری اعلام کردهاند که در سال جاری فیلمهای بیشتری را با پشتیبانی از استاندارد دالبی ویژن و از طریق دیسکهای بلوری عرضه خواهند کرد.
نتیجه: مزیت بزرگ برای همهی تلویزیونهای بهرهمند، از جمله تلویزیون OLED اولد
تاری ناشی از حرکت (Motion Blur)
LCD-ها به داشتن مشکل «تاری ناشی از حرکت» (Motion Blur) مشهورند. هرچند این مشکل در مدلهای اولیهی شدت بیشتری داشت، اما هنوز هم این مشکل حتی در تلویزیونهای LCD بالارده نیز به صورت کامل رفع نشده است. جالب اینجا است که حتی تلویزیونهای CRT قدیمی نیز در این زمینه عملکرد بهتری نسبت به تلویزیونهای LCD دارند.مشکل از اینجا ناشی میشود که کریستالهای مایع در LCD-ها نمیتوانند با سرعت بالا تغییر جهت بدهند و در نتیجه هنگام تعویض هر فریم در تلویزیون، اثر فریم قبلی برای مدت اندکی (در حد چند میلی ثانیه) همچنان روی صفحه باقی خواهد ماند.
اگر به خاطر داشته باشید، در قسمت قبل با بررسی تکنولوژی بهکاررفته در تلویزیونهای پلاسما به این نتیجه رسیدیم که نرخ بروزرسانی (Refresh Rate) بالا و زمان پاسخدهی (Response Time) پایین در این تلویزیونها باعث میشود اثر تاریِ ناشی از حرکت به حداقل برسد. همین دلیل بود که باعث میشد بسیاری از افراد از معایب تلویزیونهای پلاسما چشم پوشی کنند و آنها را به LCD ترجیح بدهند.
OLED اما آمده است تا بهترین مزایای تلویزیونهای پلاسما، LCD و CRT را با هم ترکیب کند. الجی ادعا میکند که سرعت پاسخدهی تلویزیونهای OLED ساخت این شرکت حدود ۰.۱ میلی ثانیه است. برای مقایسه جالب است بدانید سرعت پاسخدهی تلویزیونهای LCD بالارده به ۲۰ میلی ثانیه میرسد. این تفاوت هنگام انجام بازیهای ویدئویی و تماشای مسابقات ورزشی بیشتر خودش را نشان میدهد.
برای تست نمایشگری که همین حالا مشغول خواندن این متن در آن هستید، میتوانید با مراجعه به سایت testufo.com و مشاهدهی تصاویر متحرک، اثر تاری ناشی از حرکت را در نمایشگر خود به چشم ببینید. برای مثال، هنگام مشاهدهی حرکت این تصویر از برج ایفل در نمایشگرهای LCD بهخوبی متوجه Blur و تاری ناشی از حرکت خواهید شد. در حالی که اگر این صفحه را در یک تلویزیون OLED اولد مشاهده کنید، به نظر خواهد رسید که یک کارت پستال واقعی از برج ایفل به صورت فیزیکی در جلوی تلویزیون در حال جابجا شدن است!
نتیجه: مزیت بزرگ برای تلویزیون OLED اولد
دقت رنگها
یکی از معایب عجیب تلویزیونهای OLED این است که رنگهای آنها به صورت پیشفرض کالیبره نیستند. حتی اگر دو تلویزیون OLED از یک شرکت خاص و با مدل یکسان را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که دقت رنگهای پیشفرض آنها با یکدیگر متفاوت است. به نظر میرسد که پنلهای OLED را به دلایل ماهیتشان نمیتوان با دقت رنگ یکسان تولید کرد. به همین دلیل است که در یک خط تولید تلویزیون OLED اولد، دقت رنگ هر پنل با پنل دیگر متفاوت است. از طرفی چون کالیبراسیون تکتک تلویزیونها کاری زمانبر و پرهزینه است، متاسفانه تولیدکنندگان تلویزیون OLED اولد زحمت این کار را به خود نمیدهند.
مشکل وقتی پیچیدهتر میشود که متوجه شوید برای کالیبره کردن تلویزیون به یک تصویر استاندارد و خاص نیاز است تا با استفاده از آن و دستگاه colorimeter بتوان از طریق بخش تنظیمات رنگ تلویزیون، آن را کالیبره کرد. اگر هم به صورت دستی بخواهید تلویزیون را کالیبره کنید، متأسفانه دستگاههایی مانند ایکس باکس وان که بخش کالیبراسیون نسبتا کاملی دارند، تصاویر و پترنهای خود را برای تلویزیونهای SDR در نظر گرفتهاند و این درحالی است که تلویزیون OLED اولد شما HDR است.
از کالیبراسیون هم که بگذریم، ظاهرا از لحاظ طیف رنگ (Color Gamut) هم صفحات LCD با تکنولوژی نقاط کوانتومی قادر به تولید رنگهای بیشتر و دقیقتری نسبت به OLED هستند. اگر به یاد داشته باشید، تیم کوک در سال ۲۰۱۳ با اشاره به مشکل دقت رنگ در صفحات OLED، آنها را به باد انتقاد گرفته بود. اما مزایای استفاده از تکنولوژی OLED به قدری زیاد هستند که به راحتی میتوان از این مشکل جزئی (که البته رفع شدنی هم هست) گذشت. تا جایی که حتی اپل هم از موضع پیشین خود عقب نشینی کرده و قرار است در آیفونهای بعدی از پنلهای OLED ساخت سامسونگ استفاده کند.
نتیجه: عیب جزئی برای تلویزیون OLED اولد
زاویهی دید
زاویهی دید (Viewing Angle) در تلویزیونها نسبت به دیگر در دستگاههای دارای نمایشگر از اهمیت به مراتب بالاتری برخوردار است؛ چرا که برخلاف تلفنهای هوشمند یا تبلت که دستگاههای شخصی هستند و معمولا تنها یک نفر از زاویهای یکسان از آنها استفاده میکند، تلویزیونها اغلب توسط تعداد افراد بیشتری و از زوایای متفاوت تماشا میشود.
زاویهی دید نیز از دیگر زمینههایی است که تلویزیون OLED اولد در آن با اختلاف زیاد نسبت به تلویزیونهای LCD بهتر عمل میکنند. معمولا در بررسی تأثیر تغییر زاویهی دید بر کیفیت تصویر به نمایش درآمده، سه فاکتور «تغییر رنگ»، «کاهش روشنایی» و «کاهش عمق رنگ سیاه» بررسی میشوند.
تغییر رنگ تلویزیون OLED اولد در زوایای مختلف بسیار ناچیز است؛ بهطوریکه در زاویهی ۶۰ درجه، این میزان تغییر تنها به ۹ درصد میرسد. این در حالی است که در بالاردهترین تلویزیونهای LCD بازار میزان تغییر رنگ در همان زاویه به ۵۹ درصد میرسد.
از لحاظ کاهش روشنایی هم اوضاع به نفع تلویزیونهای OLED است؛ اما بیشترین تفاوت در کاهش عمق رنگ سیاه به چشم میخورد. در حالی که عمق رنگ سیاه تلویزیونهای اولد با تغییر زاویه تغییر نمیکند (۰ درصد افزایش روشنایی رنگ سیاه در هر زاویهای)، اما تلویزیونهای LCD در زاویهی ۴۵ درجه ۴۱۹ درصد افزایش روشنایی رنگ سیاه را تجربه میکنند که تأثیر بسیار نامطلوبی بر کیفیت تصاویر میگذارد و رنگ سیاه را کاملا خاکستری نشان میدهد.
نتیجه: مزیت قابل توجه برای تلویزیون OLED اولد
قیمت
یک باور نادرست در مورد تلویزیون OLED اولد، قیمت بالای آنها است. درست است که نمیتوانید تلویزیون OLED ارزان قیمتی در بازار پیدا کنید، اما دلیل آن نبود مدلهای پایینرده یا میانردهی این تلویزیونها است. همانطور که پیشتر اشاره کردیم، تمامی تلویزیونهای OLED معرفیشده 4K و HDR هستند. بدیهی است که تمامی این تلویزیونها هوشمند (Smart TV) نیز هستند که این موضوع به قیمت آنها میافزاید.
طبیعتا نباید یک تلویزیون OLED اولد (که در واقع محصولی لوکس و Premium است) را با یک LCD پایینرده، غیر هوشمند، فولاچدی و غیر HDR مقایسه کرد. اگر به LCDهای منحنی بالارده (که اکثرا از قابلیتهایی مشابه تلویزیون OLED اولد بهره میگیرند) نگاهی بیندازید، حتی مدلهایی را خواهید یافت که از همتای OLED خود نیز گرانتر هستند.